نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۴ ثانیه)
شرابي خانگي دائم رگم را گرم مي دارد
چگونه در خيابان هاي تهران زنده مي مانم
مرا در خانه قلبي هست... با آن زنده مي مانم
مرا در گوشه ي اين شهر، آرام و قراري هست
که تا شب اين چنين ايلان و ويلان زنده مي مانم
هواي ديگري دارم... نفس هاي من اين جا نيست
اگر با دود و دم در اين خيابان زنده مي مانم
شرابي خانگي دائم رگم را گرم مي دارد
که با سکرش زمستان تا زمستان زنده مي مانم
بدون عشق بي دينم، بدون عشق مي ميرم
بدين سان زندگي کردم، بدين سان زنده مي ميانم
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?