ماه واره های دروغ پرداز
در سیاست دخالت می کنند
اگر چه هوای جهان طوفانی است
سازمان هواشناسی
همیشه گزارش معدل به دنیا می دهند
و خواب خوشی را
/ برای شنوندگان عزیز
/ آرزو می کند
کفتر بازان سیاست پیشه
کفترهای کاغذی را
چندی است
/ در آسمان دنیا پرواز می دهند
و سعی دارند
/ دنیا باور کند
زخم ایران با پماد زیتون التیام می یابد
و فلسطین مستأصل باید
/ به آوارگی قناعت کند
و جراحت افغانستان را باید
/ با دستمال سرخ بست
و گرنه چشم ابر گرازها
/ بر شاسی انفجار خیره مانده است
باید به زور سر نیزه
/ با صلح آشتی کرد
روسیه تا کنون چهار بار
/ در افغانستان غلط کرده است
هوای افغانستان گرفته و ابری است
ابری و بی باران
برژنف به مادربزرگش
/ سلام نظامی می داد
و با عطوفت پدرانه
در افغانستان کودتا می کرد
و سالت۲ در سال اعتراض جهان !
آقای بلشویک
/ خیلی دیر شده است !
افغانستان مقاوم
/ به پرستیژ نظامیان تف می کند
جایزه صلح را
/ به دجال یک چشم می دهید
و امنیت را در خاورمیانه اعلام می کنید
و برای امریکا
/ کارت تبریک می فرستید
- دست مریزاد –
به لبنان فرصت دادند
تا کشته هایش را دفن کند
و صنعت مونتاژ را
و روشنفکر مونتاژ را
/به رسم یادگاری
/ به جهان سوم بخشیدند
که:
/ « طمع را نباید که چندان کنی »
وگرنه
هر چه دیدی
/ از چشم خودت دیدی
لطفاً لطفتان را
/ به نفتالین بیالایید
و در جای خنک و خشک نگه داری کنید
ترفندهای سرمایه داری
پیش بینی مارکس را مخدوش می کند
لنین به کمک تاریخ می شتابد
و با عجله
/ مارکس را به جلو هل می دهد
و طی نامه ای به گورکی می نویسد
باید واژه خدا را به کار نگیری
سوسیالیست های فرانسه
/ وضع بهتری ندارند
سوسیالیست های فرانسه
/ با لالایی سیا به خواب می روند
من دیدم
/ در خیابان شانزه لیره
/ زیر پای دموکراسی
/ پوست موز می گذارند
فکر می کنید مهد آزادی کجاست ؟
در روسیه همه کوچه ها
/ به تالار تئاتر ختم می شود
کارگران در فضای دود آلود تریا
پشت سلامتی ودکا
/ به درک طبقاتی خویش نایل می شوند
مطبوعات
/ یکسره در تقریظ قلم می فرسایند
اما
جنازه ی اعتراض در سیبری بو می گیرد
کارگران لهستان
/ به ناسپاسی متهم می شوند
این در حالی است
/ که حزب کمونیست روسیه
از حضور طبقه
/ در کشور متبوع خویش رنج می برد
و بلشویک های شعار باز
/ برای رفع شبهه
سرودهای مطبق را گردن می زنند
وقتی که باد می آید
درختهای لنینگراد باله می رقصند
و فراورده های کمپانی سمفونی سازی مسکو
بهترین مسکن
/ برای اعصاب درب و داغان
/ قریب به اعتراض است
دنیا در بستر نیرنگ
/ آرمیده است
اریستوکراسی
/ با جلیقه مخمل
/ بر پله های سازمان ملل
/ بار انداخته است
و به دنیا برگ زیتون تعارف می کند
و علی رغم طوفانهای غیر موسمی
و زلزله محتومی که در پیش داریم
ضیافت شامی
/ با حضور تراست ها وکارتل ها
به وسیله ی سیا
/ ترتیب داده می شود
و به جای نان
/ بر سفره هایشان
/ نقشه دنیا می گذارند
تنکابن، ۱۶/۶۱۳۶۲