ورود
ارسال بازخورد
خبر
وب
شعر
هنرمندان و آثار
اطلس محتوا
تقویم رسانه
نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۴ ثانیه)
غزل 23
از روز دستبرد به باغ و بهار تو
دارم غنیمت از تو گلی یادگار تو
تقویم را معطل پاییز کرده است
در من مرور باغ همیشه بهار تو
از باغ رد شدی که کشد سر مه تا ابد
بر چشم های میشی نرگس غبار تو
فرهاد کو که کوه به شیرین رهات کند
از یک نگاه کردن شوریده وار تو
کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدل
خورشید هم نچرخد اگر در مدار تو
چشمی به تخت و پخت ندارم . مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
×
جم جو را چگونه تجربه کردید؟
بازخورد شما با موفقیت ارسال شد!
عنوان بازخورد و یا کلمه پرس و جوی خود را اینجا وارد کنید:
آدرس پست الکترونیک خود را اینجا وارد کنید (اختیاری):
از ایدههایتان برای بهتر شدن ما بگویید و یا مشکلات خود را در تعامل با جم جو و سرویسهای آن با ما در میان بگذارید.
?
آپلود عکس (درصورت نیاز):
کد امنیتی:
ارسال
انتخاب بازه زمانی
از تاریخ:
تا تاریخ:
انتخاب تاریخ
انصراف