ورود
ارسال بازخورد
خبر
وب
شعر
هنرمندان و آثار
اطلس محتوا
تقویم رسانه
نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۴ ثانیه)
تو...حس نکرده ای انبوه بی پناهی را
تو...حس نکرده ای انبوه بی پناهی را
غروب و پرسه زدن بر سر دو راهی را
شیوع یک تب فرسایشی که می فشرد
گلوی نازک احساس بی گناهی را
و خواستن...نتوانستن...ای دل غافل
چگونه می شکند تنگ و هم ماهی را
کنار پنجره یک انتظار می میرد
که بشکند هیجان زیاده خواهی را
غرور لک زده ی دختری که پاره کند
ورق ورق همه تقویم روسیاهی را
تو حس نکرده ای و حس نمی کنی شاید
غروب بی کسی، اندوه بی پناهی را
×
جم جو را چگونه تجربه کردید؟
بازخورد شما با موفقیت ارسال شد!
عنوان بازخورد و یا کلمه پرس و جوی خود را اینجا وارد کنید:
آدرس پست الکترونیک خود را اینجا وارد کنید (اختیاری):
از ایدههایتان برای بهتر شدن ما بگویید و یا مشکلات خود را در تعامل با جم جو و سرویسهای آن با ما در میان بگذارید.
?
آپلود عکس (درصورت نیاز):
کد امنیتی:
ارسال
انتخاب بازه زمانی
از تاریخ:
تا تاریخ:
انتخاب تاریخ
انصراف