نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۱ ثانیه)
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
از زندگی، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
تن خسته سوی خانه دلِ خسته می کشم
وایا! از این حصار دل آزار خسته ام
دلگیرم از خموشی تقویم روی میز
از دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت «یار تو هستم» ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام
با خویش در ستیزم و از دوست در گریز
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?