نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۱ ثانیه)
چمدان
گوشه پنجره را باز كنيد
باد بايد بوزد
ابر بايد برود
ذهن بايد نفسي تازه كند.
عشق هر بار كه سر مي‌زند از جان تو
معناي جديدي دارد
روح تو در كمد خاطره خواهد پوسيد
گردش خون تو ـ يادت باشد ـ
كه به اكسيژن اين ثانيه‌ها مديون است
سهم هر روز تو
با گردش تقويم ورق خواهد خورد
با كسي هرگز در كافه ديروز قراري نگذار
چترها خاطره‌اند
خيس باران شدن احساس لطيفي دارد.
سفري بي چمدان بايد رفت.
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?