نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۵ ثانیه)
دانشجویان ناگزیر (روزنامه جام جم)
همه باید درس بخوانند، این روزها که جنب و جوش مدرسه و دانشگاه آغاز شده است می‌توانیم در اهمیت و صحت این سخن تأمل کنیم.
همه باید درس بخوانند ، اما وقتی از مرحلۀ آموزش عمومی بگذریم و به مرحلۀ آموزش عالی برسیم ، با این پرسش مواجهیم که آیا همه می توانند درس بخوانند؟
این " می توانند" دربارۀ توانایی مالی یا امکانات تحصیل در نقاط مختلف کشور نیست ، بر فرض روزی برسد که تحصیلات دانشگاهی در تمام کشور رایگان بشود و حتی برای دانشجویان امتیازات خاص و حقوق و مسکن و بیمه و وام های بلاعوض در نظر گرفته شود، باز هم این پرسش مطرح است که آیا همه می‌توانند از عهدۀ تحصیلات دانشگاهی برآیند؟
" می‌توانند" یعنی قدرت استنباط و تحلیل مفاهیم ، یعنی تمرکز و دقت ، یعنی علاقه به مطالعه و نوشتن، یعنی شوق آموختن و کشف ، یعنی توانایی استدلال و حل مسئله ها، یعنی چشم پوشی از جاذبه های معمول زندگی وترجیح علم آموزی بر بسیاری از تمایلات دیگر.
اما پیوستگی میان بازار اشتغال و مدرک دانشگاهی، شرایطی فراهم آورده که همگان، بدون توجه به توانایی و علاقه شان، از تحصیلات عالی ناگزیرند.
نه تنها جوانان جویای کار ، بلکه شاغلان میانسال و حتی سالخورده، خود را ناگزیر می بینند که به دانشگاه بروند و مدرک دانشگاهی بگیرند تا موقعیت شغلی خود را تثبیت کنند و ارتقاء دهند.
بسیاری از ادارات و مراکز اقتصادی نیز ، کارکنان خود را به اجبار به دانشگاه می‌فرستند و برای شان خط و نشان می‌کشند که اگرمدرک دانشگاهی نیاورید از کار بیکار می‌شوید.
این مجموعۀ پرشمار از دانشجویان ناگزیر و بی علاقه به تحصیلات دانشگاهی،یعنی جوانان جویای کار و نه جویای دانش، و شاغلان جویای مدرک، شرایطی ناگوار را بر دانشگاه و کلاس های درس تحمیل می‌کنند و کلاس درس را به معرکۀ جدال و چانه زنی برای کم تر درس خواندن و تخفیف گرفتن، تبدیل می‌کنند.
در چنین فضایی ، استاد مطلوب کسی است که کتاب های کم حجم تری معرفی کند، بعد کتاب به جزوه ای مختصر بدل می‌شود و در برخی موارد همان جزوه مختصرنیز با یک روش شگفت جایگزین می شود؛ تعدادی سئوال همراه با پاسخ که مثلا یک سوم آن ها همان سئوالات امتحان پایانی است.
خرید و فروش مقاله های پژوهشی، خریدو فروش پایان نامه، نمره دادن برای حضور در کلاس، تحصیلات دانشگاهی بدون مراجعه به کتابخانه و بسیاری شگفتی ها و شعبده هایی از این دست، حاصل این اندیشۀ نادرست است که همه می‌توانند از عهدۀ تحصیلات عالی برآیند و از آن عجیب تر این اجبار غیرمنطقی که همگان باید مدرک دانشگاهی بگیرند تا شغلی داشته باشند یا مدرک بگیرند فقط برای آن که شغل فعلی شان را از دست ندهند.
گسیل کردن جویندگان کار و اعتبار اجتماعی به کلاس های دانشگاه، موجب می‌شود که در کلاس، فضای درس و بحث و تحلیل و استدلال کمرنگ شود و اغلب دانشجویان (جویندگان مدرک و کار) درپی ساده ترین راه برای نمره گرفتن و رسیدن به مدرک باشند.
در چنین فضایی ، روال معمول تدریس دانشگاهی با مقاومت مواجه می شود، معرفی کتاب برای مطالعۀ بیشتر، طرح پرسش های چالشی، گفت و گو و اظهار نظر و مباحثه و حتی تلاش استاد برای تدریس کامل واحد درسی ، این ها در نظر جویندگان مدرک و کار همگی موانع رسیدن به نمره و مدرک است .
در چنین فضایی است که پرسش های دانشجویان ، غالبا نه دربارۀ درس و منابع مطالعاتی است بلکه درخواست مجوز غیبت از کلاس، درخواست حذف هرچه بیشتر از متن درس و تعیین بخش های مهم کتاب برای مطالعه تا وقت دانشجوبرای مطالعۀ بقیۀ کتاب تلف نشود! وازهمه عجیب تر و فراگیرتر بیان این نکته است که؛ ما فرصتی برای درس خواندن نداریم!
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?