ورود
ارسال بازخورد
خبر
وب
شعر
هنرمندان و آثار
اطلس محتوا
تقویم رسانه
نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱ نتیجه (۱ ثانیه)
دیگران کاشتند و …
شاه انوشیروان به موسم دی
رفت بیرون ز شهر بهر شکار
در سر راه دید مزرعهای
که در آن بود مردم بسیار
اندر آن دشت پیرمردی دید
که گذشته است عمر او ز نود
دانهٔ جوز در زمین میکاشت
که به فصل بهار سبز شود
گفت کسری به پیرمرد حریص
که: «چرا حرص میزنی چندین؟
پایهای تو بر لب گور است
تو کنون جوز میکنی به زمین
جوز ده سال عمر میخواهد
که قوی گردد و به بار آید
تو که بعد از دو روز خواهی مرد
گردکان کشتنت چه کار آید؟»
مرد دهقان به شاه کسری گفت:
« مردم از کاشتن زیان نبرند
دگران کاشتند و ما خوردیم
ما بکاریم و دیگران بخورند»
×
جم جو را چگونه تجربه کردید؟
بازخورد شما با موفقیت ارسال شد!
عنوان بازخورد و یا کلمه پرس و جوی خود را اینجا وارد کنید:
آدرس پست الکترونیک خود را اینجا وارد کنید (اختیاری):
از ایدههایتان برای بهتر شدن ما بگویید و یا مشکلات خود را در تعامل با جم جو و سرویسهای آن با ما در میان بگذارید.
?
آپلود عکس (درصورت نیاز):
کد امنیتی:
ارسال
انتخاب بازه زمانی
از تاریخ:
تا تاریخ:
انتخاب تاریخ
انصراف