نتایج جستجو
صفحه ۴ | ۶۱ نتیجه (۱۳ ثانیه)
شمارهٔ ۴۳ - در مدح نظام الملک قوام الدین
+ نتایج بیشتر
ایا نظام ممالک قوام روی زمین
تو آفتابی و صدر تو آسمان‌وار است
ز دور خامهٔ تو شرق و غرب بیرون نیست
که بر محیط جهان خامهٔ تو پرگار است
طنز نویس مدیون است ( طنز - روزنامه تهران امروز)
+ نتایج بیشتر
رسم طنزنویسان این است که انتقاد کنند و کنایه بزنند و اگر کمی هم فضا فراهم باشد و به روی‌شان بخندید ممکن است سیاه نمایی و شبهه افکنی هم بنمایند.
اما اگر طنزنویسان بدانند که بقای ستون های طنز مرهون عزیزان و مسئولان است ، شاید به خود بیایند و به توصیه های دلسوزانه عمل کنند و طنزسازنده و دل گرم کننده و سرگرم کنده بنویسند و در این هوای دل انگیز مهر ، لبخند بزنند و از آواز پرندگان سیاه وسفید پاییزی غرق شادمانی بشوند.
و البته همان طور که غرق شادمانی اند به خاطر بیاورند که فنای ستون های طنزنیز اغلب مرهون عزیزان و مسئولان دلسوز است.
با همین سبک سنگین کردن ها بود که به نظرم رسید می توانم ، پاسخ برخی شبهات وسیاه نمایی ها را بدهم ، با آن که خود عزیزان مسئول ، در هر چیزی که تعلل کنند در پاسخ گویی سرعت عمل دارند و گاهی هنوز پرسش از دهان طراح آن بیرون نیامده ،چنان پاسخی قاطع و کوبنده و بعضاً با نمک و لطیف ، می‌فرمایند که در معنای آن حیران بمانی!
شمارهٔ ۵۷ - نفثة المصدور
+ نتایج بیشتر
فریاد ازین بئس‌المقر وین برزن پر دیو و دد
این مهتران بی‌هنر وین خواجگان بی‌خرد
شهری برون پر هلهله وز اندرون چون مزبله
افعی نهفته در سله کفچه فشرده در سبد
رفتار عاطفی با ارباب رجوع!( طنز - روزنامه تهران امروز)
+ نتایج بیشتر
در یک صبح دل انگیز پاییزی ، به یکی از ادارات مراجعه کردم تا نامه ام را که گفته بودند آماده است بگیرم.
مراجعان آن اداره ، اغلب دانشجویان و استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه هستند، بنابراین خودم را برای مکالمات رسمی و تعارفات اداری آماده کردم.
از پله های ورودی بالا رفتم و به یک در آهنی گردان رسیدم، مانند در ورودی بانک ها که دور سر آدم می‌چرخند ، انگار به زبان حال می‌گویند : الهی دورت بگردم مشتری گرامی!
داشتم به طرف در می رفتم که ناگهان:
بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید
+ نتایج بیشتر
زید را اکنون نیابی کو گریخت
جست از صف نعال و نعل ریخت
تو که باشی زید هم خود را نیافت
همچو اختر که برو خورشید تافت
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - در مدح کمال‌الدین ابی‌سعد مسعود بن احمدالمستوفی
+ نتایج بیشتر
خدای خواست که گیرد زمانه جاه و جلال
جمال داد جهان را به جود و جاه و کمال
سپهر معنی مسعود کز قران سعود
نزاد مادر گیتی چو او ستوده خصال
بخش ۲
+ نتایج بیشتر
دگر روز چون بردمید آفتاب
ببالید کوه و بپالود خواب
به نزدیک منذر شدند این گروه
که بهرام شه بود زیشان ستوه
دختر خورشید و ماه زهره ی زهرا
+ نتایج بیشتر
دختر خورشید و ماه زهره ی زهرا
آنکه کرامات او گذشته ز احصا
هم شرفش بگذرد ز عرش الهی
هم نسبش می رسد به سید بطحا
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۸
+ نتایج بیشتر
ای خردمند و هنر پیشه و بیدار و بصیر
کیست از خلق به نزدیک تو هشیار، و خطیر
گر خطیر آن بودی که‌ش دل و بازوی قوی است
شیر بایستی بر خلق جهان جمله امیر
بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
+ نتایج بیشتر
در آن مدت که من در بسته بودم
سخن با آسمان پیوسته بودم
گهی برج کواکب می‌بریدم
گهی ستر ملایک می‌دریدم
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?