نتایج جستجو
صفحه ۵ | ۶۱ نتیجه (۱۸ ثانیه)
بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران
+ نتایج بیشتر
بر جوش دلا که وقت جوش است
گویای جهان چرا خموش است
میدان سخن مراست امروز
به زین سخنی کجاست امروز
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۳ - د‌ر نعت خاتم‌الانبیا صلی‌لله علیه و آله و ستایش پادشاه غازی محمدشاه طاب ثراه فرماید
+ نتایج بیشتر
آفتاب و سایه می‌رقصند با هم ذره‌وار
کافتاب دین و سایه حق شد امروز آشکار
دفتر ایجاد را امروز حق شیرازه بست
تا درآرد فرد فرد اوصاف خود را در شار
شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
+ نتایج بیشتر
من و تو اخگرا! همسایگانیم
عجب نبود که با هم رایگانیم
اگرچه من ضعیفی بی‌پناهم
ولی همسایهٔ سرهنگ شاهم
بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
+ نتایج بیشتر
چون فروزنده شد به عکس و عیار
نقد این گنجه خیز رومی کار
نام شاهنشهی برو بستم
کاب گیرد ز نقش او دستم
شمارهٔ ۶ - در پند و اندرز و معراج حضرت ختمی مرتبت
+ نتایج بیشتر
ای پنج نوبه کوفته در دار ملک لا
لا در چهار بالش وحدت کشد تو را
جولانگه تو زان سوی الاست گر کنی
هژده هزار عالم ازین سوی لا رها
بخش ۱۱ - افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی
+ نتایج بیشتر
مغنی یکی نغمه بنواز زود
کز اندیشه در مغزم افتاد دود
چنان برکش آن نغمهٔ نغز را
که ساکن کنی در سر این نغز را
بازگشت گرشاسب و صفت خواسته
+ نتایج بیشتر
چــنــیـــن تــا بــقــنــوجــشـــن آورد شــاد
پـــس آن گه در گـــنج هـــا بــــرگـــشـــاد
مـــــهــــی شـــاد و مـــهـــمـــان هـــمـــی داشـتش
کــــه یـــک روز بـــی بـــزم نـــگــــذاشــتـش
تا صدا و سیما هست، نقد دفتر شعر جوان ظلم است
+ نتایج بیشتر
تا صدا و سیما هست، نقد دفتر شعر جوان ظلم است سلام از خبرگزاری فارس دلگیرم. خسته ام خسته ام از آدمهایی که آدم را چنان که هست نمی خواهند و می خواهند شبیه خودشان باشی و حرف خودشان را بی کم و کاست از دهان تو بشنوند! هیچگونهاختلاف نظر را نه درک می کنند و نه تحمل! اولویت توباید همان اولویتی باشد که فلان دبیر خبر تشخیص داده است، و نظر تو باید نظر آدمی باشد کهبا ذهنیت روزنامه دیواری دبیرستان در یک رسانه مطرحفعالیت می کند مگر ممکن است حرف به حرف نظرات هر کدام ما شبیه دیگری باشد و اگر ممکن باشد مگر خوب است؟ در اختلاف معقول رحمت است و زمینه رشد را فراهم می کند این جنس اختلاف، من حامی آن کسی که شما قبولش ندارید نیستم، حرف و نظر خودم را دارم، به چه حقی در یک متن مکتوب بدون اطلاع من دست می بری برادرم؟ حرف در هر صورتی ساختاری دارد که اگر در چینشش دست بردی دیگر آن حرف نیست! دریغا که شغل برخی بازی با کلمات است، آن هم بازی با کلمات دیگران! اینکه من در برخی موضوعات با شما همنظر باشم برای شما حق ایجاد نمی کند که بخواهی در تمام موضوعات با شما موافق باشم! اینها به نظرم نیاز به توضیح ندارند! اشکال خیلی از خبرگزاری های این طرفی و آن طرفی این است که می خواهند همه را شبیه هم و همنظر با هم نشان بدهند و طبیعی است که خنده دار است، در دعوایی که بیست نفر حرف زده اند خنده دار است که همه یک حرف را تکرار کنند و از حیث حرفه ای هم برای مخاطب جذابیت ندارد اگر این طور بشود. من نمی خواهم مثل آن کسی حرف بزنم که خودش از نردبان خانه ای که به شیشه اش سنگ می زند بالا آمده است! خیلی از بحثهای تلویزیونی هم که به اصلاح مخاطب را نمی گیرد به همین دلیل نمی گیرد! قطعا سیاسی کاری شاعران بد است اما بدتر آن استکه سیاسی هااز ادبیات سوء استفاده کنند. بماند! فعلا حوصله شرح و بیان ندارم . اگر فرصتی پیش آمد، شاید باز در این باره نوشتم.
1-موضع شما درباره موارد اخیر مطرح شده درباره دفتر شعر جوان چیست؟ زمانی دوستی به شوخی به من می گفت مرا هجو کن، در جواب گفتم آنقدر توی صف ایستاده اند که نوبت به شما نمی رسد. به نظرم تا وقتی سازمان تبلیغات و صدا و سیما و کانون ادبیات و حوزه هنری و بنیاد دفاع مقدس و ... بابت عملکرد نادرستشان نقد نشده اند، اینکه برای نقد خانه شاعران و دفتر شعر جوان وقت بگذاریم، ظلم به خودمان و به دفتر شعر جوان و خانه شاعران است. انصاف بدهید صدا و سیما دارد اخلاق و سبک زندگی شمال تهران را با سریالهای نود قسمتی برای روستاییان خراسان ما ترویج می کند، آن وقت من بنشینم خانه شاعران را نقد کنم؟ 2- عملکرد دفتر شعر جوان و خانه شاعران ایران را از ابتدا تا کنون چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اصل فکر ایجاد این کانون ها بسیار خوب بوده است و تنوع فعالیتی خوبی هم داشته اند. البته اینکه اینها با کانونها و آدمهای به شدت سیاسی مرتبطند و یا تجلیات فیسبوکی اینها را هم همه می دانند و اگر اشکالیهست باید از مدیران فرهنگی سوال کرد از ارشاد و شهرداری و ...کسانی که به این عزیزان خدمات می دهند. و درست نیست که جماعت اهل شعر را که به هر حال اهل یک خانه اند رودر روی هم قرار داد. 3-آیا انحراف و تغییر جهتی در فعالیت‌های این مجموعه از زمانی که مرحوم قیصر امین پور زنده بود تا کنون می‌بینید؟ نمی دانم، به نظرم خیلی تغییر جهتی دیده نمی شود، اینکه قیصر آدم متفاوتی بود و حضور ایشان حس متفاوتی به آنجا می داد، دلیل نمی شود که الان تغییری اتفاق افتاده باشد.طبیعتا در آفتاب ایشان خیلی سایه ها به چشم نمی آمدند، قیصر خودش بود و خودش از هر جمعیتی، جمعیت تر بود، دلش خانه شاعران بود و هر کدام ما بارها بر سفره مهربانی اش نشسته بودیم. یک بار که در نمایشگاه کتاب ایشان را دیدم، تشنه بودم در گرمای نمایشگاه کتاب ، قیصر هم بیمار بود و نحیف و می دانید که کسی که پیوند عضو انجام داده باشد چقدر احتیاط می کند، هر کسی روی لیوانش اسم خودش را نوشته بود. وقتی خواستم آب بخورم چند نفر با هم خندیدند که لیوان قیصر عمومی است! 4-آقای عبدالملکیان در مصاحبه‌ای با یک روزنامه این نکته را مطرح کرده‌بود که ما با همه طیف از شاعران همکاری می‌کنیم نظرتان چیست؟ این دفتر، دفتری برای همه شاعران از همه اقشار است؟ جناب عبدالملکیان بزرگ از مفاخر ادبیات دفاع مقدس هستند و عزیز همه ما و حرفشان هم درست است، خب نمی شود که درست را نادرست نامید! کتاب خود من آنجا چاپ شده است البته اینکه چرا مثلا کتاب من درست و شکیل چاپ نشده یا چرا درست توزیع نشده و اینها، این حرفها را البته می شود درباره جاهای دیگر هم زد. کار کردن با طیف های متنوع به هر حال انکار شدنی نیست اما ضریب گرفتن آدمهای خاص هم همینطور است، قابل انکار نیست. باز هم عرض می کنم اینها هم ایرانی اند و حق دارند در این کشور فعالیت داشته باشند، ممکن است سر نوع حمایت بحث باشد اما اصل حق فعالیت قابل انکار نیست و باید هم محترم باشند و کسی بنا به انگیزه های نفسانی برای ایشان مزاحمت رسانه ای ایجاد نکند، نقدی هم اگر می شود نقد علمی و درست باشد و با انگیزه اصلاح و در محل صحیح،مسئله اساسی که به نظرم باید به آن پرداخت این گروه نیستند، باید به آن روی سکه اتفاقا پرداخت. به سازمانهای متعددی که در حوزه فرهنگ بودجه و بروبیا دارند و کاری را که به عهده آنهاست برای ادبیات انقلاب اسلامی درست انجام نمی دهند. این عزیزان هم اگر ادعای ادبیات انقلاب کرده اند و بودجه گرفته اند و در عمل خلاف آن عمل کرده اند باید نقد شوند در آن صورت هم طرف سوال باید همان مسئولانی باشند که حمایت کرده اند. اگر ادعای شعر فارسی معاصر کرده اند و در عمل مثلا سیاسی و خطی رفتار کرده اند رفتار کرده اند باز باید به همان صورت و در همان جا نقد شوند. اصلا درست نمی دانم که شما من شاعر را در مقابل یک شاعر دیگر وارد صحنه کنید. 5- شما چه کسانی را مقصر می‌دانید که جایزه شعر قیصر امین پور به یک خانم معاند و معارض نظام می‌رسد؟ این را نمی شود تقصیر نامید خب سلیقه این دفتر در انتخاب داور همین است و سلیقه این داوران هم همین، مسئله اساسی جای دیگری است. چنان که عرض شد، من خودم اصل امضای زیبای استاد امین پور را دارم در جایزه ای که با نام ایشان در کنگره دفاع مقدس به من دادند. به نظرم به جای اشکال گرفتن به جریانی که مثل ما فکر نمی کند بیشتر باید یقه جریانهایی را گرفت که به ظاهر با ما همسو هستند و درست عمل نمی کنند، به هزار دلیل، کار را به کاردان نسپرده اند یا هر چیز دیگر! 6-انتقاداتی که جریان مخالف به ما وارد کردند این بود که داوران این جایزه گفتند ما صرفا اشعار را بر اساس شعریت آن بررسی می‌کنیم و کاری نداریم شاعر خبط و خطایی کرده است یا نه. ما به شاعرش کاری نداریم و شعر را بررسی می‌کنیم شما این نظر را قبول دارید؟ به نظرم این موضوع بسیار حاشیه ای و ناچیز است و حرفهم در این باره به کفایت زده شده است و شانیتی ندارد که اینقدر درباره آن حرف بزنیم. وقتی داور بخش سپید شعر گفته برای بزرگ کردن ماجرای مشکوک خانم ندا آقاسلطان، شما به برگزیده می پردازید؟! چرا در بخش کلاسیک که داوران معتبر هم از حیث ادبی و هم از حیث اجتماعی مثل استاد بهمنی و جناب اسماعیل امینی حضور داشته اند مشکلی نیست 7-راه حل شما برای دفتر شعر جوان و خانه شاعران برون رفت آن از این وضعیت چیست؟ من به آنها احترام می گذارم، آنها بحرانی ندارند، اتفاقا کارشان را درست انجام داده اند که سر و صدای یک عده را درآورده اند. اما مسئله این است که ادبیاتی که نمایندگی ملتی را داشته باشد که در روز عاشورا در حسینیه های زنجان و تهران و کاشان و ...سینه می زنند، را چه کسی باید تولید کند؟ و این مسئله هم مسئله ای است که باید از دیگرانی پرسید، از آنها که عرض کردم، از کانون ادبیات ایران که با بودجه صداو سیما اداره می شود و در حوالی فتنه با خانمی که شعارهای فتنه را می سازد مصاحبه می کند، یا نقد کتابی را برگزار می کند که طرح جلدش روبان سبز است، از حوزه هنری و فرهنگی هنری شهرداری و ....
مقدمه همواره عشق
+ نتایج بیشتر
متن زیر را که مقدمه ی همواره عشق است مطالعه نمایید و گفتنی های تان را در میان بگذارید. امیدوارم راهنمایی های شما پیش از انتشار مجموعه بتواند باعث بهبود آن شود.
سخن گفتن از عشق به منزله ی یکی از بسیط ترین منظورات عوالم انسانی می تواند یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات مورد بحث باشد. سلسله جنبان تمامی دل مشغولی های آدمی از ابتدای تاریخ بشری تا امروز و همیشه عشق بوده است.
شعر نیز در جاودانه کردن موضوع مزبور بیش از سایر هنرها به ایفای نقش پرداخته است. در روزگاری که هنوز خبری از هنرهای مدرن نبوده و هنرهای موجود نیز به دلایل کم توجهی سیستم های حاکم و... در حاشیه بوده اند، شعر یک تنه پای به میدان نهاده و محملی شده است برای انتقال عشق های پر ماجرای آن روزگاران به زمانه های پس از خود.
و اما مجموعه ی پیش رو نمایه ای ست از هزاران دیدگاه موجود شاعران امروز در باب عشق و تغزل.
بخش ۵۹ - افسانه آب حیوان
+ نتایج بیشتر
بیا ساقی آن جام رخشنده می
به کف گیر بر نغمهٔ نای و نی
میی کو به فتوی میخوارگان
کند چاره کار بیچارگان
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?