نتایج جستجو
صفحه ۹ | ۲۶۲ نتیجه (۴۱ ثانیه)
شمارهٔ ۳۱ - غزل در مخالفت جمهوری ساخته شده از مسمط موشح در موافقت جمهوری
+ نتایج بیشتر
جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است
این صحبت اصلاح وطن‌نیست که جنگست
ازکار قشون حال خوش از ما چه توقع
کاین فرقه برین گله‌شبان نیست پلنگست
غزل شمارهٔ ۹۶
+ نتایج بیشتر
آنکس که ز عاشقی خبر دارد
دایم سر نیش بر جگر دارد
جان را به قضای عشق بسپارد
تن پیش بلا و غم سپر دارد
غزل شمارهٔ ۷۷۹
+ نتایج بیشتر
خجلت ز عشق پاک گهر می بریم ما
از آفتاب دامن تر می بریم ما
یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب
دیوانگی به جای دگر می بریم ما
غزل شمارهٔ ۲۷۰
+ نتایج بیشتر
بگشا به تبسم لب شیرین شکربار
کز تنگ دهانت به شکر تنگ شود کار
یک قوم ز ابروی تو در گوشهٔ محراب
یک طایفه از چشم تو در خانهٔ خمار
غزل شمارهٔ ۸۸۷
+ نتایج بیشتر
بخوابم دوش پرسیدی، ببیداری چه میگویی؟
دلت را چیست در خاطر چه سرداری؟ چه میگویی؟
من از مستی نمیدانم حدیث خویشتن گفتن
تو در باب من مسکین که هشیاری، چه میگویی؟
شمارهٔ ۴۸۶
+ نتایج بیشتر
یک دل به سر کوی تو آباد نیابند
یک جان زخم زلف تو ازاد نیابند
از بس که گرفتار غمت شد همه دلها
آفاق بگردند و دلی شاد نیابند
غزل شمارهٔ ۱۸۹
+ نتایج بیشتر
طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار بازآید و با وصل قراری بکند
دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند
بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند
شمارهٔ ۱۲۰
+ نتایج بیشتر
مُردم ز بیخودی، بت خودکام من کجاست
بی‌صبری‌ام ز حد بشد آرام من کجاست
دوران به سر رسید و دل من نیارمید
یاران خبر دهید دلارام من کجاست
غزل شمارهٔ ۸۸
+ نتایج بیشتر
رفتم از خطهٔ شیراز و به جان در خطرم
وه کزین رفتن ناچار چه خونین جگرم
میروم دست زنان بر سر و پای اندر گل
زین سفر تا چه شود حال و چه آید به سرم
بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر
+ نتایج بیشتر
شه فرستاد آن طرف یک دو رسول
حاذقان و کافیان بس عدول
تا سمرقند آمدند آن دو امیر
پیش آن زرگر ز شاهنشه بشیر
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?