نتایج جستجو
صفحه ۵ | ۱۱۱ نتیجه (۱۴ ثانیه)
| سنگ، سنگ نیست... | + نتایج بیشتر |
سنگ، سنگ نیست
پشتِ حرفِ سنگ
حرف دیگری است
این صبورِ پُر صلابتی
| نگاهی در شامگاه | + نتایج بیشتر |
باران بامداد کهنسالی
از موی من ، سیاهی شب را زدوده است
| آفرینش | + نتایج بیشتر |
در قرنهای دور
در بستر نوازش یک ساحل غریب
| گل سرخ | + نتایج بیشتر |
گل سرخ، روزی ز گرما فسرد
فروزنده خورشید، رنگش ببرد
در آن دم که پژمرد و بیمار گشت
یکی ابر خرد، از سرش میگذشت
| بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم | + نتایج بیشتر |
از آغاز باید که دانی درست
سر مایهٔ گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید
| شبتاب | + نتایج بیشتر |
در زیر سایه روشن مهتاب خوابناک
در دامن سکوت شبی خسته و خموش
| بخش ۲۰ - گفتار ارسطو | + نتایج بیشتر |
ارسطوی روشندل هوشمند
ثنا گفت بر تاجدار بلند
که دایم به دانش گراینده باش
در بستگی را گشاینده باش
| گل پژمرده | + نتایج بیشتر |
صبحدم، صاحبدلی در گلشنی
شد روان بهر نظاره کردنی
دید گلهای سپید و سرخ و زرد
یاسمین و خیری و ریحان و ورد
| در زیر آسمان باختر | + نتایج بیشتر |
از کوچه های خاطره ی
من
| بخش ۳۱ | + نتایج بیشتر |
دیگرم شوری به آب و گل رسید
وقت میدان داری این دل رسید
موقع پادر رکاب آوردن‌ست
اسب عشرت را سواری کردن‌ست