نتایج جستجو
صفحه ۸ | ۲۱۶ نتیجه (۱۶ ثانیه)
غزل شمارهٔ ۵۳۴
+ نتایج بیشتر
ای غرهٔ اقبال سرانجام تو شوم است
مرگت به ته بال هما سایهٔ بوم است
چون پیر شدی از امل پوچ حیاکن
یکسر خط تقویم‌کهن ننگ رقوم است
بخش ۴۴ - تفسیر خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین و تفسیر و من نعمره ننکسه فی الخلق
+ نتایج بیشتر
آدم حسن و ملک ساجد شده
هم‌چو آدم باز معزول آمده
گفت آوه بعد هستی نیستی
گفت جرمت این که افزون زیستی
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
+ نتایج بیشتر
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
غزل شمارهٔ ۱۲۱۹
+ نتایج بیشتر
بی زنگ درین محفل آیینه نمی‌باشد
آن دل‌که تهی باشد ازکینه نمی‌باشد
هر جلوه که در پیش است گردش به قفا دریاب
فردایی این عالم بی‌دینه نمی‌باشد
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
+ نتایج بیشتر
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند پاییز می رسد که همانند سال پیش
غزل شمارهٔ ۶۲۸۵
+ نتایج بیشتر
غنچه از باده نگردد گل خمیازه من
چشم مخمور بود رشته شیرازه من
نه ز زهدست اگر لب نگذارم به شراب
ساغری نیست درین بزم به اندازه من
بنویس توی دفتر من چشم هات را
+ نتایج بیشتر
با استکان قهوه عوض کن دوات را
بنویس توی دفتر من چشم هات را
دو پیکر
+ نتایج بیشتر
از ترکش جوزا به حکم آسمان تیری فرو افتاد
تیری که چون بشکست نیمش بر بهاران خورد
شمارهٔ ۴۰۱
+ نتایج بیشتر
بیا که دل بشد از انتظار آمدنت
نگاه داشته ام جان نثار آمدنت
ز بعد رفتن تو جان قرار کی کردی
دل ار ندادی با جان قرار آمدنت
غزل شمارهٔ ۲۲۳۵
+ نتایج بیشتر
به چشمم بی تو گلشن خارزارست
لب پیمانه تیغ آبدارست
شراب کهنه چون غوره است در چشم
گل امسال چون تقویم پارست
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?