نتایج جستجو
صفحه ۲ | ۵۶۵ نتیجه (۴۶ ثانیه)
رباعی شمارهٔ ۴۸
+ نتایج بیشتر
می‌کرد چو سکه حی صاحب تنزیل
نقدی که عیار بودش از اصل جلیل
سکه چو رسانید به تمییز قبول
فرق که و مه داد به شاه اسمعیل
شمارهٔ ۵۷
+ نتایج بیشتر
نبیذ پیش من آمد به شاطی برکه
به خنده گفتم: طوبی لمن یری عکه
خوشم نبیذ و خوشا روی آنکه داد نبیذ
خوشم جوانی و این بوستان و این برکه
خط
+ نتایج بیشتر
چرخید سکه در هوا
افتاد
آفتاب در کف پیاده‌رو ...
+ نتایج بیشتر
آفتاب
در کف پیاده‌رو
خواب رفته است
سکه‌ای است توی کاسه‌اش.
صید سرخ
+ نتایج بیشتر
منقار نیمه باز ماهیخوار
وقتی که برکه را
دنیا چو وفا نمی کند دین مفروش
+ نتایج بیشتر
دنیا چو وفا نمی کند دین مفروش
یعنی که شرف به مزد ننگین مفروش
...
+ نتایج بیشتر
آفتاب
در کف پیاده‌رو
خواب رفته است
ماه
شمارهٔ ۳۶۹
+ نتایج بیشتر
بی رنج سفر، کس به مقامی نرسید
بی درد طلب، مرد به کامی نرسید
تا زر نکشید زحمت بوته و گاز
از سکه خسروان به نامی نرسید
این چادر شب بود که زیبایت کرد
+ نتایج بیشتر
نارس بودی، حیا شکوفایت کرد
ایمان تو نامدار دنیایت کرد
شمارهٔ ۷۲
+ نتایج بیشتر
رنگ رخ زر ز سکّۀ دولت تست
خون در رگ کان ز جودیی منّت تست
در مدح تو همچو پسته ام چرب زبان
تا مغز در استخوانم از نعمت تست
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?